جدول جو
جدول جو

معنی نافه بندی - جستجوی لغت در جدول جو

نافه بندی
عمل بستن نافه
تصویری از نافه بندی
تصویر نافه بندی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ / کِ رَ / رِ بَ)
برآوردن کنار چیزی: کناره بندی رود، برآوردن کنار آن تا زمین های مجاور را فرونگیرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(نُ قُ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان زنجان، در 9هزارگزی جنوب شرقی زنجان، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 313 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات، محصولش غلات و سیب زمینی و انگور، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
بند ناف نوزاد که برند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(زَ / زِ بَ)
عمل خازه بستن
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ بَ)
عمل خانه بستن در نرد. رجوع به خانه بستن شود، عمل جدول بندی کردن بخانه. چیزی را به وسیلۀ جدول بندی کردن بصورت خانه خانه در آوردن
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِبَ)
عدل بندی. بستن تاچه. تاچه بستن
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ بَ)
شکسته بندزنی. شعابی. بند زدن کاسه:
کاسه بندی چه خواهی از مجنون
کیسه دوزی نیاید از طرار.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
(فَ / فِ)
خوشبوی. معطر:
بر عیش زدند ناف عالم
اکنون که بهارنافه بوی است.
خاقانی.
، کنایه از گنده دهان است یعنی شخصی که دهان او بوی کند. (برهان قاطع). کنایه ازگنده دهن، چه بوی ذات نافه گند می باشد از جهت آنکه پوستی است متعفن. (آنندراج). کنایه از گنده دهن. (انجمن آرا) :
هم نشینی که نافه بوی بود
خوبتر زآنکه یافه گوی بود.
نظامی.
، کنایه از سخن چین. (انجمن آرا). سخن چین و نمام را گویند. (از برهان). نمام و سخن چین را گویند که سخنی را پراکنده کند چنانکه نافه بوی را پراکنده کند. (از مؤید الفضلا)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ چَ / چِ بَ)
شغل نیچه بند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ لَ / لِ بَ)
عمل دعانویسان برای دفع یا رفع زکام و نزله. بادبندی
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ بَ)
نایچه سازی. شغل نایچه بند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناف بند
تصویر ناف بند
بند ناف نوزاد که آنرا قطع کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاچه بندی
تصویر تاچه بندی
بستن تاچه، عدلبندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایچه بندی
تصویر نایچه بندی
شغل وعمل نایچه بندنایچه سازی
فرهنگ لغت هوشیار
بند زدن کاسه شکسته بند زنی} کاسه بندی چه خواهی از مجنون ک کیسه دوزی نیاید از طرار) (اوحدی)
فرهنگ لغت هوشیار
بستن نافه: کند نافه بندی چو در چین موی نهد مشک را کمتر از خاک کوی. (نظامی ظنند.: نافه)
فرهنگ لغت هوشیار